ممکن است این متن به مذاق خیلیها خوش نیاید.
همانطور که دیدهایم، سادات از احترام خاصی در بین مردم برخوردارند. در قشر مذهبی بیشتر اما این مدل احترام عمومیت دارد. علت هم احترام به خاندان رسول الله است. چرا که آنها را ذریهی آن بزرگوار میدانند. حدیثی دیدم که بوسیدن دست تنها برای علما و سادات کراهت ندارد. بزرگکردن این گروه در حد علمای قوم، روالی رایج و سرشار از خطاست.
آنچه به ذهن من خطور میکند، جز ایجاد معضل اجتماعی، این بزرگ کردن فایدهی دیگری ندارد.
اول- نگاه کاملا نژادپرستانه است. آنچه اسلام مدعیست ضدیت با نژاد پرستی و تفکر برترینِ شما باتقواترینِ شما، است. در مواجهه با چنین تضادی، یا باید اسلام را زیر سوال برد یا یکی از این گزارهها را. طبیعتا رد گزارهی "خاص بودن سادات" معقولتر است.
دوم- به لحاظ شخصیتی، برتریجوییهایی به این قشر میدهد که لزوما شایستهی آن نیستند. وقتی کودکی از خانواده سادات، بیدلیل در قیاس با دیگران تکریم میشود، این کرامت را از جانب خود میبیند و سرمنشا فسادهای شخصیتی است.
سوم- اساسا آدمها خطا کارند، بعضی بیشتر و بعضی کمتر. سیدها هم خطا میکنند. مثل همه ما. اما به خاطر پیوند فرهنگیشان با خاندان نبوت، اشتباه آنها به جایگاه واقعی خانواده پیامبر بیشتر آسیب میزند. چه آنکه خود سادات هم بابت این فشار اجتماعی اذیت خواهند شد.
چند سالی هست در جمعهای خصوصی، میگویم که هی سادات سادات نکنید. آنکه شایسته احترام است، آن فرد باتقواست. وگرنه همه به یک اندازه با خانواده پیامبر نسبت داریم و به یک اندازه شیعه هستیم.