محاکات

این چنین ساکنِ روان که منم

محاکات

این چنین ساکنِ روان که منم

  • ۰
  • ۰

ممکن است این متن به مذاق خیلی‌ها خوش نیاید.

 

همانطور که دیده‌ایم، سادات از احترام خاصی در بین مردم برخوردارند. در قشر مذهبی بیشتر اما این مدل احترام عمومیت دارد. علت هم احترام به خاندان رسول الله است. چرا که آنها را ذریه‌ی آن بزرگوار می‌دانند. حدیثی دیدم که بوسیدن دست تنها برای علما و سادات کراهت ندارد. بزرگ‌کردن این گروه در حد علمای قوم، روالی رایج و سرشار از خطاست.

 

آنچه به ذهن من خطور می‌کند، جز ایجاد معضل اجتماعی، این بزرگ کردن فایده‌ی دیگری ندارد.

اول- نگاه کاملا نژادپرستانه است. آنچه اسلام مدعیست ضدیت با نژاد پرستی و تفکر برترینِ شما باتقواترینِ شما، است. در مواجهه با چنین تضادی، یا باید اسلام را زیر سوال برد یا یکی از این گزاره‌ها را. طبیعتا رد گزاره‌ی "خاص بودن سادات" معقول‌تر است.

دوم- به لحاظ شخصیتی، برتری‌جویی‌هایی به این قشر می‌دهد که لزوما شایسته‌ی آن نیستند. وقتی کودکی از خانواده سادات، بی‌دلیل در قیاس با دیگران تکریم می‌شود، این کرامت را از جانب خود می‌بیند و سرمنشا فسادهای شخصیتی است.

سوم- اساسا آدمها خطا کارند، بعضی بیشتر و بعضی کمتر. سیدها هم خطا می‌کنند. مثل همه ما. اما به خاطر پیوند فرهنگی‌شان با خاندان نبوت، اشتباه آنها به جایگاه واقعی خانواده پیامبر بیشتر آسیب می‌زند. چه آنکه خود سادات هم بابت این فشار اجتماعی اذیت خواهند شد.

 

چند سالی هست در جمع‌های خصوصی، می‌گویم که هی سادات سادات نکنید. آنکه شایسته احترام است، آن فرد باتقواست. وگرنه همه به یک اندازه با خانواده پیامبر نسبت داریم و به یک اندازه شیعه هستیم. 

  • ۰۰/۰۶/۲۶
  • فاطمه امیرخانی

نظرات (۵)

خیلی موافقم!

پاسخ:
عالی👍🏻🌹

دقیقا منم همین نظر رو دارم...

اینکه فکر میکنن سادات باید احترام خاصی داشته باشه

یا مثلا فرد پاک و فلانیه

یا یه سریا با سو استفاده از پیشوند "سید" چه کار ها که نکردن

 

البته الان که کسی به این چیزا اهمیت نمیده

به خود پیامبر و قران احترام بذارن خیلیه دیگه چه برسه به سید و سادات و امثالهم...

بعضا یه چیزایی تو اینستا میبینم....اصلا هوچ

پاسخ:
موافقم باهات
ولی چون یه ذره ریشه فرهنگی داره، مثلا من دیدم در عوام میگن فلانی سیده و مورد اعتماد! 
یا آقا تو روضه‌ها، از سادات عذرخواهی میکنن!
  • حاج‌خانوم ⠀
  • سلام دوست عزیز

    حرف‌ها شما کاملاً درست است و حقیر هم این برخوردها را دیده و ناراحت شده‌ام.

     

    اما چند نکته:

    1- الان مگر در باور عامه مردم همین نیست؟ به نظرتان اشتباه است؟ اکرام خانواده شهدا، جانبازان، ایثارگران، آزادگان، سرداران و امثالهم؟ اینکه خانواده شهید، به واسطه شهیدشان اکرام می‌شوند؟ خانواده مقامات به واسطه مقام یک فرد، مورد تکریم قرار می‌گیرند؟ خانواده مدال‌آوران همین طور و...

     

    2- مبنای احترام به سادات، آیه مبارکه: قُل لا أَسئَلُکُم عَلَیهِ أَجراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُربی‏ است و ذی القربی را به معانی متعددی ترجمه کردند که یک معنای که موافق با آیه «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَیٰ» این است که ذی القربی شامل همه منسوبین پیامبر عزیزمان هستند چه اینکه خمس، نیمی سهم امام و نیمی سهم سادات است. بحث کاملتر را اینجا می‌توانید ملاحظه فرمایید.

     

    3- حدیثی که نقل کرده‌اید را نشنیده‌ام و به نظرم استنباطتان از حدیث صحیح است

     

    4- اینکه بعضی از سادات، از این عنوان، سوء استفاده می‌کنند، صحیح نیست. این روایت از امام هشتم هم قابل توجه است:

    بستن راه سوء استفاده کنندگان

    همچنین در بحار الانوار آمده، روزی امام رضا(علیه السلام)در مجلس مأمون با عدّه ای از حاضران گفتگو می‌کرد، برادرش «زید بن موسی» نیز در گوشه‌ای از مجلس عدّه ای را دور خود جمع کرده، برای آنان از فضیلت سادات و اولاد پیغمبر (صلی الله علیه وآله و سلم) صحبت می‌کرد. و با افتخار می‌گفت: «ما چنین هستیم و چنان هستیم!» در این هنگام امام رضا (علیه السلام) با صدای بلند او را صدا کرده، تمام اهل مجلس را متوجه ساخت و آنگاه به زید فرمود: «ای زید! سخن نقالان کوفه تو را مغرور کرده که می‌گویند: خداوند ذریه فاطمه (سلام الله علیها) را از آتش جهنّم مصونیت بخشیده است؟! به خدا قسم! آنچه شنیده‌ای مقصود فرزندان بی واسطة فاطمه (سلام الله علیها)، یعنی حسن و حسین و دو خواهر ایشان (سلام الله علیهم) است و آیا تو [با پدرت] موسی بن جعفر' (علیه‌السلام) یکسانی؟ او خدا را اطاعت می‌کرد، روزها روزه می‌گرفت، شب‌ها به عبادت می‌پرداخت و تو هم از فرمان خدا سرپیچی می‌کنی، با این حال هر دوی شما اهل سعادت و بهشت خواهید شد [او با عمل و شما بدون عمل]؟! علی بن حسین (علیه‌السلام) می‌فرمود: «نیکوکار ما اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) دو برابر اجر دارد و بدکار ما دو برابر عذاب خواهد داشت.»

      

    5- این مطلب هم به نظرم قابل توجه است.

     

    6- توصیه به احترام شده، اما از آن طرف به طور عام، توصیه به تواضع و فروتنی هم به همه اقشار شده است.

       

    7- و قطعاً ساداتی که در خط اسلام نیستند، این نور وجودیشان خاموش می‌شود و اگر رو اسلام شمشیر بکشند، کشتنشان هم واجب است. :/

    آیا فرهنگی که به اشتباه اجرا می‌شود، و مشکلاتی در اجرای آن وجود دارد، باید اصلش را که ریشه قرآنی  و روایی دارد، زیر سؤال ببریم؟

      

    8- پیامبرمان اینقدر به گردن ما حق دارد که به احترامش، به خاطر زحمتش الی الابد، فرزندانشان را کمی بیشتر، احترام کنیم.

    از تذکرتان ممنون خانم دکتر :)

    پاسخ:
    سلام و احترام و ممنون از توجه و پاسخ زیبا و ارزنده‌تون.
    اما بعد
    ۱- خیر پسندیده است تقدیر و تشکر از خانواده یک شهید یا ورزشکار. اما دلیل اثرگذاری و میزان اثر آن شهید یا ورزشکار چقدر است و خودش را چه خوانده؟ پیامبری که خود را "پدر کل امت می‌خواند" تقدیر و تشکر فقط از خانواده‌اش معنی چندانی ندارد. زیرا من همانقدر خانواده‌ی او هستم که شما و فردی که سید هست و فردی که سید نیست.
    ۲- من وارد بحث فقهی و تفسیری نمی‌شوم. علمش را ندارم. و البته که تفاوت در برداشت‌های فقهی و تفسیری هم امری شایع است. اما یک سوال، آیا برادر امام حسن عسکری که ادعای پیامبری کردند، یا جعفر کذاب از اقربا نبودند؟ با این برداشت شما از اقربای پیامبر، چه دلیلی برای احترام نکردن جعفر کذاب وجود دارد؟ او از فرزندان پیامبر است. نظر من این است که اقربای گفته شده در آیات، ائمه معصومین علیهم السلام هستند و لا غیر.
    ۷-مسئله این است که شما وقتی فرهنگ غلطی را پایه‌گذاری می‌کنید، نمی‌توانید مردم عام را دستور به تفکیک "این سید خوب است" "آن یکی سید خوب نیست" بدهید. ملاک وقتی غلط باشد، خلق الله به اشتباه می‌افتند. ملاک قرآن برای برتری مشخص است: تقوا. تعاریف متعددی هم برای آن کرده.
    ۸- پیامبر همه چیز این عالم هستند. اتفاقا به خاطر علاقه‌ای که به آن ساحت نورانی دارم، فکر می‌کنم این روش تواضع فقط به خاطر نسبت خونی با پیامبر، شان آن بزرگوار را در حد یک شاه تقلیل می‌دهد. 

    جسارت بنده رو ببخشید، خیلی ممنون از شما🙏🏼🌺🌺🌺
  • ابراهیم طالبی دارابی دامنه
  • با سلام و احترام

    متن شما را دو بار مطالعه کردم. طرح مسئله و دغدغه‌ی شما -به‌ویژه وقتی می‌خواهی تفاخر نژادی را رد فرمایید- خدشه ندارد. اما درین موضوع نکات فراوان می‌توان نوشت که بنده به دو نکته بسنده می‌کنم:

    ۱. تأکید بر صیانت از سیادت -بهتر است گفته باشم سادات- جنبه‌ی نژادی ندارد، بلکه نوعی سفارش است تا این نسل از پرهیزگاری و حراست از تبار خود خسته نشود و خود را گم نکند. در واقع برای اجتناب این نسل به رِجس و آلودگی‌ست. این در واقع اول مسئولیت‌پذیری خود سادات را نشان می‌دهد تا کردار و گفتار و پندار خود را مراقبت کنند.

     

    ۲. مَودّت به خاندان رسالت ص تصریح و نصّ است. بنابراین؛ تکریم سادات به معنای سلطه نیست برای سلامت رفتار با آنان و نرمخویی به این تبار است. خدا در قرآن به گمانم سوره‌ی احزاب مزد و اجری نخواست، مگر به محبت به این خاندان. سادات در طول تاریخِ سلاطین و جریان دُژم، مورد تاخت و تاز و شهادت و آوارگی بودند، لذا حرمت آنان تبعیض نژادی نیست، رفتار مسالمت‌آمیز با این نسل است که به هر حال به ریشه‌ی اهل بیت ع پیوند دارد و شاید وظیفه داریم نگذاریم خون و ریشه‌ی آنان مورد هجوم قرار گیرد.

    پوزش از ورودم به بحث

    با آرزوی توفیق الهی

    پاسخ:
    سلام و ادب
    بزرگواری کردید
    ۱- اگر بناست خداوند شیوه‌ی تربیتی برای سادات داشته باشد، خب به خود آنها دستور مستقیم بدهد، نه اینکه به مردم بگوید به آنها احترام بگذارید و اصطلاحا به در بگوید تا دیوار بشنود و آنها خودشان را از بدی ها حفظ کنند. 
    ۲- جعفر کذاب فرزند مستقیم امام هادیست. ریشه‌ای محکم هم با خانواده پیامبر دارد. ولی بنا داشت ریشه‌ی ولایت را بزند. پس استناد به آن آیه کفایت نمی‌کند. 
    ۳- عرض آخر اینکه منظورم این نیست که نباید به سادات احترام گذاشت، بلکه ملاک احترام تقواست. اگر از خانواده سادات باشند، اگر نباشند در هر صورت فرد متقی بر سر و دیده جا دارد.

    ممنون از توجه و لطفی که به بنده داشتید🙏🏼
  • پیـــچـ ـک
  • سلام خدمت شما.

    سادات محترمند اما خاص نیستند.

    میشه گفت از باب احترام، مثل پدر و مادر. پدر و مادر محترمند اما خاص نیستند. 

    سادات به واسطه‌ی سیادت وظایف و منعیاتی دارن که عام ندارن. عامه هم به این سبب، اخلاقاً ایشان محترم می‌دونند.

    اگر کسی ظرفیت نداشته باشه، بالاخره سببی برای خودبرتر بینی پیدا می‌کنه، و اگر کسی منیع‌الطبع باشه و متواضع، هر امتیازی بهش بدن، به تواضع و فروتنیش اضافه میشه.

    ما وظیفه داریم در جایگاه خودمون، کار خودمون رو بکنیم. وظیفه‌ی تغییر آدم‌ها رو نداریم. مثل فرزندی که وظیفه‌ش احترام و نیکی به پدر و مادره تا حد انجام ندادن حرام. دیگه پدر و مادر از جایگاهشون استفاده کنن یا سوء استفاده، به بچه ارتباطی نداره. البته این احترام با اون احترام فرق داره و برای مثال عرض کردم.

    سادات خودشون خدا دارن و صاحب دارن. عوام هم خدا دارن. اگر ساداتی به عوام ظلم کنه، خدا خودش حواسش هست. 

    و اگر این رفتار عوامانه و غلط و خرافی بود، علما باهاش مخالفت می‌کردن، نه این که خودشون در صف اول احترام به سادات حتی جلوی بچه سید ده دوازده ساله، تواضع نشون بدن، حتی بالای منبر.

     

    اینم عرض کنم که حساب‌کشی از سادات خیلی سخت‌تر از مردم عادیه. فکر نکنید این احترام براشون حفاظ و حصنی از عذاب هست!

    پاسخ:
    سلام
    در پاسخ بقیه بزرگواران هم عرض کردم که خداوند، خون رو برتری نداده. وگرنه ما هیچ فرقی با یهود نداریم که خون رو برتر میشمره. محبت فی القربی هم، اشاره به اهل بیت مکرم دارد وگرنه جعفر کذاب که از تبار سادات هم بود، ارزش هیچ گونه احترام ویژه ای هم نداشت.

    من در باب خاص بودن یا نبودن صحبتی نکرد. نکته ام این بود که احترام خاصی که برایشان قائل می شوند ممکن است از بدعت های دین باشد. مثال پدر و مادر هم مثال خوبی نیست. بحث والدین، بحث ولایت و ولایت مداری است. ما در روایات چند نوع ولایت داریم: ولایت الله، ولایت ائمه، ولایت والدین و ولایت مومنین. اتفاقا در همه روایات که درباره احترام به مومنین بحث شده، گفته شده مومنین بر هم حق ولایت دارند. از قضا هیچ تبصره ای درباره گروهی خاص هم وجود ندارد!

    من نگفتم این رفتار عوامانه یا خرافی است، گفتم قبول ندارم و با منطق و فهمم از قرآن و روایت همسو نیست. درباره رفتار علما هم در دوره ای شطرنج و رادیو رو حرام دونستن. صرف اینکه علما چه کاری می کنند، برای تکرار عمل کافی نیست. قرآن و حدیث و عقل هم در کنار آنها لازم است.

    بگذریم... دلایل گفته شده. من به تفکر انتقادی در بررسی حوزه های دینی باور دارم. ممنون از نظرتون :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی