محاکات

این چنین ساکنِ روان که منم

محاکات

این چنین ساکنِ روان که منم

  • ۰
  • ۰

کتاب هدیه دادن

آینه‌ها کج نشان می‌دهند یا من خیلی عوض شدم؟

خودم هستم؟

یک روز کسی نگاه چپ به کتاب‌هایم میکرد، چشمش را کور میکردم. کتابخانه‌ام و کتابهای سرشارش، جانم بود. نگاه می‌کردمشان که انگار بچه‌هایم بودند که مودب و آرام دور هم گرم گرفته بودند.

اما

امشب، یک پیجی گفت بیایید و کتابهایتان را هدیه بدهید. لیست نوشتم. گفتم اینها را خوانده‌ام و نمی‌خواهم.

من‌ بودم؟

کتابهایم را دارم می‌دهم؟ کتابهایم که همه زندگی‌ام بودند؟

چقدر عوض شده‌ام. چقدر روزگار مرا تکان داده است. چقدر بزرگ شده‌ام. 

الهی هب لی کمال الانقطاع الیک...

آینه‌ها همانند که باید...من آن نیستم...

  • ۰۰/۰۶/۱۶
  • فاطمه امیرخانی

نظرات (۲)

کسی که میتونه از عزیزتریناش وقتی واقعا بهشون نیاز نداره بگذره و هدیه‌‌اشون کنه به یه نیازمند آیا آنی که باید نیست؟!

پاسخ:
چرا هست :)
اگر‌تهرانی و کتاب دوست داری، بگو به تو هم بدم 🌻
  • ابراهیم طالبی دارابی دامنه
  • سلام و احترام

    وابستگی به کتاب، به نظر من علاقه‌ی ستودنی‌یی می‌باشد. معروف است -حالا چه به جد یا به طنز- که مصری‌ها کتاب می‌نویسند! لبنانی‌ها آن را چاپ می‌کنند! ایرانی آن را می‌خوانند! و عراقی‌ها به آن عمل می‌کنند!

    بماند که ایرانی‌ها با کمال تأسف کتاب‌خواندن را کاهش داده و حتی به گمانم آن را ترک کردند. تَرکِ کتاب، همانا و ترَکِ فکر همانا...

    کمال انقطاع را هم درین متن، خوب باشکوه برگزار کردید. علم یا کسبی است یا وهَبی که شما در عبارت عالی دعای «هَب لی ...» اشاره داشتین.
    با آرزوی توفیق الهی

    پاسخ:
    سلام و ادب
    همین طور است
    از لطف عالی سپاسگزارم🙏🏼

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی