۱- داشتم میاندیشیدم که اسلام برای زنان پرانرژی(بخوانید برونگرا) برنامهای ندارد و تکلیفشان را مشخص نکرده یا در واقع آنچه راویان اسلام به ما رساندهاند تبیینی جامعی از زن نکرده است.
زن یا مقصوراتُ فی الخیام است یا مثلا زن قوی و زینبوار و درمعرکه. زینب سلام الله علیها در روزهای معمولی زندگیاش چه میکرده؟
مثلا شما یک دختری دارید که بسیار پرانرژی و شوخ و شنگ است. چه پیشنهادی برایش دارید که از انرژیاش استفاده کرده باشد؟ بلند نخند، نرقص، جلف نباش خب ولی دقیقا چگونه باش؟
۲-تجربههای اخیرم در مواجهه با آقایان مرا بیشتر و بیشتر به این نتیجه رسانده است که تربیت جنسیتی مشکل داشته است. اعتماد به نفس و خودباوریای که مردان دارند نه لزوما وابسته به جنسیت فیزیولوژیک بلکه یک رفتار فرهنگیست. بارها و بارها شنیدم و دیدم این روحیه را در آقایان که "آره من میخوام این کارو بکنم(کاری در حد آپولو فرستادن به هوا) و میتونم" بعد هر چقدر فکر کردم دوستان و زنان اطرافم، تازه آنهایی که خودشان را نباختهاند و تلاش میکنند، درگیر واقع نگری هایی هستند مانند "آیا میشود؟ آیا درست است؟ آیا اولویت است؟"
شاید یکی از دلایل تعارض نقشهای همسری و مادری در مقابل جایگاه شغلی و اجتماعی باشد که اعتماد به نفس را از زنان گرفته است.
جامعهای که زنانش اعتماد به نفس نداشته باشند، از درون تهی و پوچ خواهد شد.
- ۰۰/۰۹/۲۸
ابتدا به نظرم می رسد که دختران در خانواده های کمتر مذهبی و غیر مذهبی با شیب تندی دارن از این افکار که ایا من به عنوان یه دختر ایا باید این کار رو بکنم یا نکنم عبور می کنند، هر چند که تربیت سنتی ( که لزوما ارتباطی به مذهب هم ندارد ) در اکثریت خانواده های ایرانی وجود دارد
دوم این که مردان اسلام را هم به نفع خودشان تفسیر کرده اند، البته که ان هایشان که اهل تقوا بوده اند این کار را ناخود آگاه کرده اند، ولی به هر حال انجام داده اند و نگاهشان به زن به عنوان یک ابژه تحت مالکیت مرد، در جای جای فقه و حتی در نقل تاریخ مشاهده می شود. من باورم نمی شود که اسلام به زنان سفارش کرده علم بجویند بی حد و حصر مانند مردان، ولی در خانه بنشینند. یعنی کلی دغدغه را در مغز یک نفر بکاری و بهش بگی بسیاری را جامه ی عمل نپوشان. من دأب خدایی رو این ندیده ام که سر کسی را پر سوال و خواسته کند و جای جواب دادنش را ببندد.
چهارم این که یک زمانی کتاب بیت الاحزان فی مصیبة سیدة النسوان شیخ عباس قمی رو میخوندم، معروف به ثقة المحدثین، که در نقل روایات انصاف دارد واقعا، خیلی جالب بود که در زندگی حضرت زهرا مشاهده می شد که دوستان حضرت علی به خانه ایشان رفت و امد داشته اند، معاشرت داشته اند، حضرت هم کاملا در جامعه حضور داشته و فعال اجتماعی بوده رسماً، اما تاریخ مردانه روضه هم که میخواند ان بخش را می خواند که حضرت از کور هم رو می گرفته است، نمی گوید در مرآی مردان با چشم ده دهم هم سخنرانی می کرده است.
اخر این که نه تنها حضور فعال زنان در عرصه اجتماعی مهم است و حق آنان است، بلکه به نظر من تنها ممکن برای برون رفت از این حکمرانی عقلانیت مردانه ی سرذ، ورود عقلانیت زنانه و با احساس و ارزش بین به عرصه حکمرانی است. کلید آینده ی ایران به دست زنان خواهد بود، به شرطی که خودشان را از چهارچوب تفسیر مردانه از جهان و فقه برهانند.