محاکات

این چنین ساکنِ روان که منم

محاکات

این چنین ساکنِ روان که منم

  • ۰
  • ۰

به نام زینب

دو سال پیش با یک خواستگار صحبت می کردم. پرسید کدام زن الگوی شما در زندگی است؟

من که به نظرم سوال مسخره‌تر از این وجود نداشت گفتم: باید بگم خانم ام ابیها سلام الله علیها؟ یا مثلا زن انقلابی مرضیه دباغ؟ یا فکر می‌کنید یکی از بازیگرها رو میگم؟ الگو برای کل بشریت، معصومین‌اند. خانم و آقا هم ندارد!

 

پاسخم هنوز همان است. اما یک ادامه‌ای هم دارد: معصومین به اضافه حضرت زینب.

آنچه شما از زنانگی سراغ دارید عاطفه و محبت است. آنچه از مردانگی تصور می کنید امنیت و غیرت و حمایت است.

آنچه در زینب، دهم محرم سال شصت و سه می‌بینید به طرز شگفت‌انگیزی همه این دو است. اوج تبلور همه‌ی ساحت‌های انسانی. و در نگاه من تنها یک زن می‌تواند به این جایگاه برسد. همانطور که در مادر بزرگوارش.

 

دهه محرم امسال تمام شد.  عاشورا صحنه مواجهه تمام حق و تمام باطل بود. و امسال عمیقا در خودم دیدم که باطل وجودم جلویم صف کشیده و با آن مواجه شدم. "چه می کنی ای دل؟ می‌مانی یا می‌روی؟ و داد از آن اختیار که تو را از حسین جدا کند..."

 

و بگذارید اینجا ثبت شود که عمیقا معترفم: حسین یک حقیقت همیشه زنده است.

  • ۰۰/۰۵/۳۱
  • فاطمه امیرخانی

نظرات (۱)

احسنت. حالا تا تنور بحث خواستگار داغه بگو چرا ازدواج نمی‌کنی؟ :دی

پاسخ:
یافت می‌نشود، جسته‌ایم ما!:))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی