محاکات

این چنین ساکنِ روان که منم

محاکات

این چنین ساکنِ روان که منم

  • ۰
  • ۰

بیدارخوابی

۱- کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد؟ همین‌طوری. محض اینکه یادم باشه دنیا دو روزه. یه روز این‌وری، یه روز اون‌وری.

 

۲- اینکه میگن امیرالمومنین جمع تناقض‌ها بوده، به حرف ساده‌ است. ولی فکر کن تو جنگاور، همه مردم به مردانگی و هیبت و صلابت و قدرت می‌شناسنت، بعد بری توی کوچه خم شی بچه‌هایی که باباشون تو جنگ کشته شدن بهشون سواری بدی. آقا بپذیرید سخته. من ظرف وجودم اندازه یه پیاله است، نمی‌تونم هم متفکر و منطقی باشم، هم لطیف و ظریف باشم، هم جدی باشم، هم خیلی بذله‌گو و جالب باشم. هر وری رفتم، اون سمتشو یه ذره از دست دادم. کافیه دو ماه تمرین کنم که آدم ساکتی باشم، دیگه یادم میره که عه من چقدر حرّاف بودم. 

امیرالمومنین وسوسه میکنه آدمو واقعا. اونجا رو که می‌بینی میگی واو چطوری میشه بهش رسید. به هر حال در قیامت آدمها با آرزوهاشون محشور میشن. شاهد باشید شما!

 

کرونا هم خوبه، اینجا نشسته. سلام می‌رسونه!

  • ۰۰/۰۵/۱۰
  • فاطمه امیرخانی

نظرات (۱)

سلام

قلم و فکر شما با ادبیات ساده و سالم انگیزه می‌دهد نوشته‌های شما را با تأمل بخوانم. به صورت اتفاقی از طریق وبلاگ‌های به‌روز شده‌ی «بیان» متن‌های جناب‌عالی را گاه می‌بینم و حیف آمد نظر و خداقوت ننویسم. در پناه خداوند متعال، موفق باشید.

پاسخ:
سلام
لطف و بزرگواری شماست، قطعا برای من مایه‌ی مباهاته که نظری به متنهای من می‌اندازید.
ممنون 
دعا بفرمایید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی