نگاه بیمعرفت، بلکه معرفتگریز به ائمه از چالشها وغصههای همیشگی من بوده است. چطور میخواهیم جامعهای معنوی و مومن بسازیم درحالیکه روایت از ارکان دین، این چنین مخدوش است؟
آزردهام. دیشب در مراسم حضرت جواد بودیم. مداحی شروع شد. درباره شهادت حضرت روضه میخواند، که آن بزرگوار چنان مظلوم بود که در منزلش هم امنیت نداشت و همسرش به او زهر داد و از کنیز آب خواست و کنیز ظرف آبی آورد و جلوی چشم حضرت روی زمین ریخت. منقلب کننده و تلخ است و باید خون گریست. اما این تصویرِ ابتدایی و سادهای از مظلومیت است. خیلی تقلیلیافته.
در ذهنم گذشت که اگر فردی با خودش بگوید: خب اینها که جد اندر جد همگی همسرانشان مسمومشان کردهاند، در انتخاب همسر دقت بیشتری میکردند. مثلا اگر یک نفر بیاید پیش شما و بگوید پنج نسل ما همگی توسط همسرانشان کشته شدهاند شک میکنید که خب مشکلتان چه بوده که با شما اینطور کردهاند؟
با این تصویری که از ائمه رسم میکنند، طرح این پرسش پر بیراه نیست. افرادی ضعیف و منزوی و بیحواس که یا در زندان یا در منزل با سم کشته میشوند و اهل و عیال و کنیزان هم به آنها رحم نمیکنند. از چیزی که من دیشب شنیدم، این برداشت عجیب و غریب نیست.
و واقعا و عمیقا وااسفاه از این وضع. جز مقام ولایی که در درک ما نیست، ائمه انقلابیگرهایی قدرتمند بودند که اگر جز این بود قطعا به شهادت دچارشان نمیکردند. وقتی لازم است امامی بیست و پنج ساله را شهید کنند، یعنی این جوان میتوانسته نه دم و دستگاه حکومت وقت را مقهور کند، بلکه انقلاب جهانی راه بیندازد. شهادت امام از نظر من نه فقط توطئه یک دستگاه حکومتی، بلکه یک اجماع بین حکومتها بوده است. که اگر غیر از این بود امام مهاجرت میکرد و بنیان توحید را جای دیگر میگذاشت.
این نوع نگاه، مرا در غم عمیق فرو میبرد از مظلومیت. و ماجرا و نحوه شهادت صرفا تکمیل کننده این غم است نه اصل آن. و میتوانم برای این غم مدتها گریه کنم. مخصوصا وقتی میبینم این نوع مظلومیت، همچنان که دیشب دیدم، هنوز ادامه دارد...
پینوشت:
طبیعتا نگاههای عمیق در هیئتهای نسبتا نخبگانی وجود دارد، اما مسئله این است که همین مجالس عام، جامعه را ساخته است.
- ۰۰/۰۴/۲۰
سلام
مفید نوشتید. نگاه تحلیلی شما به فلسفهی امامت قابل تحسین است. از نظر من ژرفنگری نمودی به مظلومیت امام جواد -علیه السلام- که اغلب توسط پارهای وعاظ سادهاندیش به خطا و انحراف کشانده شده است. موفق و مأجور باشید.